آرشاآرشا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

هدیه پاک خدا

مهربون منننننننننننننننن...

1393/5/6 17:52
نویسنده : مامان
428 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر خوشگل مامان بوسمحبتقربونت بشم من هزار ماشا... خیلیییییییییییییییییییییییی شیطون تر از قبل شدی من گاهی کم میارم در مقابل شیطنت هات.مدام از مبل و میز و صندلی بالا میری وقتی من و بابایی نشستیم  از سرو کولمون بالا میری البته وقتی بابایی خونه است بیشتر با اون کار داری و زیاد سراغ من نمیای.خیلی وقتا هم ازش سواری میگیریخندونک و کلی میخندی .اگه مشغول فیلم دیدن باشیم تی وی رو خاموش میکنی و کنترلشو قایم میکنی و اجازه نمیدی بهش دست بزنیم و بعدم لبخند به لب به ما میفهمونی که همه وقتمون مال توئه و بازم باید باهات بازی کنیم.گاهی شبا برای خوابوندنت مجبور میشیم فیوز رو قطع کنیم تا شما لامپا رو روشن نکنی و بخوابی.دو سه ماهی هست که ناراومی و از اونجاییکه دندون دراوردنت همیشه خیلی طول کشیده فکر میکنم دندون جدید توراهه.روی دستا و شونه هام جای گاز گرفتنات مونده و کبود شده قربونت بشه مامان که اینقدر برای دندون دراوردن اذیت میشی.همچنان قایم موشک بازی محبوبترین بازیه برات و اگه تمام روز بازی کنیم خسته نمیشیخسته قوانین رو هم خودت تعیین میکنی  نباید زود پیدات کنیم  باید کلی بگردیم در غیر اینصورت شاکی میشی و حتی اگه دیدیمت بازم خودمونو بزنیم به اون راه و باز بگیم آرشا کجا قایم شده من نمیبینمش و تو از ته دل میخندی و خوشحالی که پیدات نکردیم من عاشق اون خنده های ازته دلتم قربون خنده هات بشم منبوس.وقتی نماز میخونم میای زیر چادرم میشینی گاهی اسباب بازیاتم میاری و دیگه جایی برای من زیر چادر نمیمونه.تازگیا خودت هم نماز میخونی روی زمین دراز میکشی و سرتو نزدیک مهر میبری واروم یه چیزایی میگی.یه روز دیدم سرو صدایی ازت نمیاد اومدم تو اتاق ببینم چکار میکنی دیدم واستادی جلو آینه و سرو صورتتو با مداد ارایشم نقاشی کردیخنده اینقدم عشوه میای جلو آینه برامقه قهه قربونت بشه مامان میگم تو اگه دختر میشدی چی میشدی؟ بعدم دستمال مرطوب برمیداری و با همون ناز و ادا صورتتو پاک میکنیزیبا.الان یه نشونه هایی از به حرف افتادنت میبینیم یه سری کلمات رو بعد ما واضح تکرار میکنی بقیه موارد وقتی چیزی میخوای یا کاری میخوای برات انجام بشه و نمیتونی میگی اااااااااا (با کسره) و اینقدر تکرار میکنی تا منظورتو بهمون بفهمونی.به کلاغ میگی قارقار همینطور به بقیه پرنده ها و موجوداتی که پرواز میکنن مثلا وقتی پشه میبینی توی هوا پرواز میکنه میگی قارقار و با انگشتت نشون میدیخندهبعضی کلمات رو خوب نمیتونی ادا کنی مثلا به دوغ میگی گوخ ولی یه سریا مثل صندلی و بالش و تشک و سینی و... رو درست میگی.از بین رنگا همه رو کاملا میشناسی و با انگشت نشون میدی ولی فقط سبز و زرد رو بلدی بگی به سبز میگی سب (با تاکید خیلی زیاد روی فتحه) و به زرد میگی زر(بازم با تاکید خیلی زیاد روی فتحه) از یک تا ده رو بلدی بشمری و بعدشم دست میزنی و بالا پایین میپری اینجوری میشمری:یک .دو.ته.چا.پ(با فتحه).شی.س(با فتحه) ش(با فتحه).نو.دهتشویق قبلابه جای هفت و هشت یا همون س و ش میگفتی چا.یه روز بابایی تو اتاق بود یهو ذوق زده اومد بیرون که آرشا گفته دوستت دارم عزیز دلم. گاهی یه جمله ها و کلمات سختی رو بیان میکنی با خودم فکر میکنم توهم زدم چند روزه وقتی که میخوای به یه چیزی نگا کنم یه اواهایی میشنوم که میگی نگا کن گاهی هم چند بار پشت هم تکرا میکنی  اول فکر میکردم اشتباه کردم ولی امروز تقریبا مطمئن شدم درست  بوده.قربونت بشه مامان جمله زیاد میگی ولی به زبون خودته و برای ما نامفهومه  اینقد دلم میخواد بدونم چیا تعریف میکنی متنظروقتی میخوای از خونه بری بیرون با همون ریتم ااااا کفشاتو میاری تا پات کنیم وبای بای میکنی گاهی کیف و کفشای منم میاری وتا بپوشم دست بردار نیستی بعدم هولم میدی سمت در که بریم ددر قربونت بشم من .موقع سوار شدن یا پیاده شدن از سه چرخه ات با سوییچ بازش میکنی(کلید یکی از کمداشده سوییچ موتورت)گاهی سوییچ ماشین رو از بابایی میگیری و با اون تک تک ماشیناتو قفل میکنی یا باهاش تو خیال خودت در صندوق عقب ماشیناتو باز میکنیمحبت قربون تو بشه مامان عزیز دلممممممممممممممممممممبغل .بیشتر از هراسباب بازی به ماشین علاقه داری و یه عالمه ماشینای رنگارنگ داری و خیلی وقتا اونا رو کنار هم ردیف میکنی و میای منو صدا میزنی تا نشونم بدی  و کلی هم ذوق میکنی منم کلی از اینکه چقدربا سلیقه اونا رو کنار هم چیدی تعریف میکنم و بعدش میرم به کارام برسم هنوز یه دقیقه نشده باز میای و منو میبری تا نشونم بدی که جای ماشینا عوض شده و این بار یه چیدمان جدیده یعنی بازم باید ازت تعریف کنمبوس.یه دفعه که مثل همیشه ماشینا رو کنار هم ردیف کرده بودی مثلا توی پمپ بنزین بود و داشتی یکی یکی توی باک ماشینا بنزین میریختی اینقد با مزه بود این کارتبوس.شنیدیم  میگن بچه ها پا تو کفش بزرگترا میکنن اما شما به همین رضایت نمیدی علاوه بر اینکه وقت و بیوقت میری سراغ کفشای بابایی و میپوشی تازگیا یهو میبینم تیشرت بابایی به دست اومدی و میخوای تنت کنم  و قتی پوشیدی اینقد بالا پایین پریدی و خوشحالی کردی محبتنفس مامانننننننننننننن یکی دو بارم شلوارشو پوشیدی قربونت بشه مامان اینقد ذوق زده میشی وقتی تنت میکنمشون.الهی همیشه تنت سالم باشه و به امید خدا بزرگ بشی و تیشرتا و شلوارای اینقدیتو بپوشی عزیز دل مامان.وقتی خاله جونی میاد خونمون هنوز ننشسته کفشاشو میاری تا بپوشه شما رو ببره ددر.وقتی هم میریم خونشون سرت به سمت پارکینگ میچرخه به ماشین خاله جونی اشاره میکنی و منظورت اینه که بریم ددر ماشین سواری قربونت بشه مامان.گفتم که خیلی شیطون شدی هزار ماشا... وقتی با بابایی میری حموم لیوانو میگیری زیر شیر آب سرد و توی یه لحظه غافلگیرش میکنی و رو سر بابایی خالی میکنیخنده و کلی قهقهه میزنی .موقع غذا پختن هی میای و زیر گاز رو خاموش میکنی گاهی هم عصبی میشم اینجوریعصبانیاگه آشغال روی فرش افتاده باشه برمیداری میریزی توی سطل آشغالتشویقدیروز هوا خیلی گرم بود و داشتیم با همدیگه زیر پتو قایم موشک بازی میکردیمبی حوصله آخه شما اینجوری دوست داشتی خیلی گرمم شده بود داشتم کلافه میشدم وسط بازی یهو گفتم وای خدا چقد گرمههههههههه  نگام کردی و دویدی رفتی توی هال یهو دیدم باد کولر زیاد شد قربونت بشه مامان رفتی واسه مامان درجه کولرو زیاد کردی عزیز دلممممممممممم مهربون منننننننننننننننننننننآرامبوس

توی پست بعدی کلی عکس از این چند ماهه میذارم ...

پسندها (3)

نظرات (0)