آرشاآرشا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

هدیه پاک خدا

کلاغه میگه :قاقا...

سلام عزیز دل ماماننننننننننننننننننننن مامانی ببخش که خیلی وقته نیومدم وبلاگتو آپ کنم یه مقدارش به خاطر این بود که وقتشو نداشتم بقیشم به خاطر تنبلی   الان خاله جون پری با یه لحن خشن بهم گفت چرا چیزی ننوشتی توی وبلاگ آرشا؟ها؟ها؟چرا؟   منم که از خواهر جان شدیدا حساب میبرم مامانی خودت میدونی واسه همین دارم مینویسم.جونم برات بگه که توی این مدت خیلی کارای جدید یاد گرفتی دیگه به راحتی از مبل و میز و تخت و(اگه امکانش باشه از دیوار  )بالا میری گاهی هم روی تخت بالا پایین میپری و حسابی کیف میکنی.یاد گرفتی میرقصی وقتی یه آهنگ شاد میشنوی یا بهت میگیم نینای نینای دستاتو تکون میدی و میخندی.گاهی هم دور خودت میچرخی و بلند بلند میخ...
20 شهريور 1392

دریاااااااااا آب بازییییییییییی

سلام عزیزززززززززززززززززززززز دل مامان.فدای پسر صبور مهربون شیطون بلای خودم بشم من.چند روزی حالت خوب نبود گل پسرم آخه سرمای خیلی بدی خوردی اونم وسط چله تابستون با تب خیلی بالا    چقدر اذیت شدی جیگل مامان اونقدر تبت بالا بود (به معنی واقعی داشتی توی تب میسوختی الهی مامان به قربونت بره الهی هیچوقت دیگه اینجوری تب نکنی گل پسرم و همیشه سالم باشی)که نصف شب بردیمت بیمارستان و بعد از زدن آمپول و چند روز دارو دادن(البته طبق معمول مجبور بودم به زور متوسل بشم   )یه کم حالت بهتر شد ولی هنوز هم سرفه میکنی و کاملا خوب نشدی.والبته حسابی هم آب رفتی و کوشولو شدی اینقدر محسوس بود که خاله جونی هم که زیاد به این چیزا توجه نمیکنه متوجه آب ...
29 تير 1392