آرشاآرشا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

هدیه پاک خدا

تاتی تاتیییییییییییی

عزیز دل مامان قربونت بشم من که روی پاهای کوشولوت وامیستی و دیگه خودت میتونی با تسلط کامل راه بری یک هفته قبل از تولدت میتونستی چند متر راه بری ولی زودی مینشستی  اما الان قربونت بشم هزار ماشا... راه افتادی و کلی ذوق میکنی از راه رفتنت گاه یهم من دستاتو میگیرم و با هم بازی میکنیم و راه میریم.هفته پیش که تعطیل بودهر روز بردیمت پارک توی محوطه بزرگ چمن حسابی واسه خودت راه رفتی و با زبون خودت با بچه ها و بزرگترا حرف زدی.چند تا پسر نوجوون که مشغول بازی بودن  ازتو خوششون اومد و توپ فوتبالشونو دادن بهت تا بازی کنی تو هم جیغ میزدی و توپو قل میدادی البته توپای خودت رو هم برده بودیم ولی انگار اون توپ گندهه رو بیشتر دوس داشتی  .برخلاف مام...
19 خرداد 1392

تولد تولد تولدت مبارک

عزیز دل مامان نفس بابا تولدت مبارک گل پسرم   الهی که همیشه خوشحال و شاد و سلامت باشی جیگللللللللللم.الهی 120 ساله بشی عزیییییییز دلللللللللللللللممم.     ...
31 ارديبهشت 1392

جوجووووووووووو

سلام عزیز دل مامانننننننننن پسرک دوست داشتنی من.بعد از یه وقفه طولانی امشب فرصتی شد بیام برات بنویسم علت نبودنم هم این بود که شما این مدتی که خونه مامان جونی بودیم (وای که چقد خوش گذشت بهمون)بد عادت شدی و پا به پای ما تا نیمه های شب بیدار بودی و واسه خودت تو خونه حسابی گشتی و بازی کردی طبیعیه که توی خونه بزرگ بازی کردن یه حال دیگه ای داره.این چند وقت بعد تعطیلات یکم بهت سخت گذشت چون حسابی به اونجا عادت کرده بودی و دوروبرت شلوغ بود و همه نازتو میخریدن و باهات بازی میکردن علاوه بر این هوای بسیار خوب  و طبیعت بسیار زیبا هرروز میزبان ما بود.تا اینکه برای حل مشکل خوابیدن شبانه ات پیشنهاد یکی از دوستام رو اجرا کردم که بعد حدود یه هفته اصرار ...
17 ارديبهشت 1392

نرم نرمک میرسد اینک بهار...

سلام پسرک خوشگل مامان و بابا.قربونت بشم من.عزیز دلم بعد اون همه اذیت شدنات بخاطر پروسه طولانی دندون در اوردن الان چندروزیه یکمی آروم تری آخه دو تا دندون کوشمولوی سفید خوشگل دراوردی عزیز دل مامان(این قطره های آهن مگه گذاشتن سفید بمونه دندونات مامانی؟)قربون خنده هات بشم من که با وجود دندونات شیرین تر و بامزه تر شدی عسیسم.توی این مدت تقریبا طولانی که برات ننوشتم تغییرات زیادی کردی. بهتر و سریعتر از قبل چهار دست و پا میری  چیزی رو اگه بخوای برداری تند تند میری سمتش و بلافاصله میذاری تو دهنت(مخصوصا اگه دمپایی آشپزخونه باشه) که البته سریع ازت میگیرمش و تو هم میزنی زیر گریه و تا موقعی که یه چیزی به جاش بدست نیاری آروم نمیشی قربونت بشم.چند روزی...
26 اسفند 1391

آفتاب در اومد از کجا؟

سلام سلام آرشا طلا.آفتاب درامد از کجا؟  ( دیگه معلومه که منظور از آفتاب تویی عزیز دلم ) چندروزه این بیت شعرو اختراع کردم و وقت و بی وقت برات میخونم جیگل مامان قربونت بشم  تو هم انگار میفهمی در مدح تو شعر گفتم برام درجواب یه لبخند خوشگل میزنی.چندروز خیلی مریض بودی و تو اون مدت هیچ چیزی به جز شیر نخوردی قربونت بشم من که اونقد ضعیف شدی.خیلی اذیت شدی سرمای بسیار بدی خوردی سرفه های خیلی شدید همراه با گلوی چرکی و مماخ جاری بی تابی و گریه های روزانه و شبانه و نخوابیدن ها ودارو نخوردن ها و به زور دارو رو به خوردت دادن ها و روزا همش توی بغل من بودن هات (که باعث شد کمر درد و گردن دردم عود کنه ).دلم نمیومد بغلت نکنم وقتی دلت بغل میخواست و...
3 اسفند 1391